تحریم تزیین (قرآن)تحریم کنندگان زینتهای خدادادی، مورد نکوهش خداوند می باشند. ۱ - نکوهش تحریم کنندگان زینتتحریم کنندگان زینتهای خدادادی، مورد نکوهش خداوند می باشند: «قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده ...» بگو چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟ ... . در این آیه به نوعی التفات حکمی مخصوص به این امت از حکم عام سابق استخراج شده است، استفهامی که در این آیه است استفهامی است انکاری. ۱.۱ - معنای زینکلمه الزین در مقابل معنای الشین است، و به معنای کارها و چیزهایی است که عیب و نقص را از بین ببرد و الشین به معنای هر چیزی است که مایه رسوایی و نقص انسان و نفرت اشخاص از او بوده باشد. اخراج زینت استعارهای است تخییلی و کنایه است از اظهار آن. آری، این خدای سبحان است که به الهام و هدایت خود انسان را از راه فطرت ملهم کرده تا انواع و اقسام زینتهایی که مورد پسند جامعه او و باعث مجذوب شدن دلها به سوی او است ایجاد نموده به این وسیله نفرت و تنفر مردم را از خود دور سازد. ۲ - الهام فطری اظهار زینتپس گر چه به حسب ظاهر به وجود آوردن زینتها و سایر حوائج زندگی کار خود انسان است، و لیکن از آنجایی که به الهام خداوند بوده در حقیقت او ایجادش کرده و آن را از پنهانی به عرصه بروز و ظهور در آورده، چون میدانسته که این نوع موجود محتاج به زینت است. آری، اگر انسان در دنیا بطور انفرادی زندگی میکرد هرگز محتاج به زینتی که خود را با آن بیاراید نمیشد، بلکه اصلا بخاطرش هم خطور نمیکرد که چنین چیزی لازم است، و لیکن از آنجایی که زندگیش جز بطور اجتماع ممکن نیست، و زندگی اجتماعی هم قهرا محتاج به اراده و کراهت، حب و بغض، رضا و سخط و امثال آن است، از این جهت خواه ناخواه به قیافه و شکلهایی بر میخورد که یکی را دوست میدارد و از یکی بدش میآید، لذا معلم غیبی از ماورای فطرتش به او الهام کرده تا به اصلاح مفاسد خود بپردازد، و معایب خود را بر طرف ساخته خود را زینت دهد، و شاید همین نکته باعث شده که از انسان به لفظ «عباده» که صیغه جمع است تعبیر بفرماید. ۳ - اهمیت اجتماعی زینتو این زینت از مهمترین اموری است که اجتماع بشری بر آن اعتماد میکند، و از آداب راسخی است که به موازات ترقی و تنزل، مدنیت انسان ترقی و تنزل مینماید، و از لوازمی است که هیچ وقت از هیچ جامعهای منفک نمیگردد، به طوری که فرض نبودن آن در یک جامعه مساوی با فرض انعدام و متلاشی شدن اجزای آن جامعه است. آری، معنای انهدام جامعه جز از بین رفتن حسن و قبح، حب و بغض، اراده و کراهت و امثال آن نیست، وقتی در بین افراد یک جامعه اینگونه امور حکمفرما نباشد دیگر مصداقی برای اجتماع باقی نمیماند. ۴ - پانویس۵ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تحریم تزیین». |